باغچه ی خاکستری

ساخت وبلاگ

شکایت از خدا ،

راهی برای فرار از واقعیت بود  

مشکل اینجاست...

نزدیک تر از رگ گردن

زنجیره ای پایدار از تمام چیزهایی که تنفر برانگیز بود

از همان آغاز زیستن تا به حال 

که چه مقاوم شکل گرفته و به وحدت رسیده 

این تـَن از پایه کج است.

باغچه ی خاکستری ...
ما را در سایت باغچه ی خاکستری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : agrayroadsa بازدید : 56 تاريخ : دوشنبه 28 مرداد 1398 ساعت: 4:36

انگار که از جهانی دیگرم ...

از کهکشانی دیگر ...

موجودی نامیرا از  آندرومداء 

با دنیا غریبه ام ...

هیچ چیز را نمی فهممم...

هیچ کس را ...

من در خوابــِ تلخـِ خلقـِ خالقِ خویش در پیِ رهیدنم 

باغچه ی خاکستری ...
ما را در سایت باغچه ی خاکستری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : agrayroadsa بازدید : 55 تاريخ : دوشنبه 28 مرداد 1398 ساعت: 4:36

از رفتن می ترسیدمبه دنبال دلیل بودم برای ماندن پیدایم کرد ...طول کشید اما ، پیدایش کردم شیدایم کرد ...راه من نبود اما ، اطاعتش کردمنا امیدم کرد ...دردناک بود اما ، نگاهش کردمتا لحظه ی ناپدید شدنش...  باغچه ی خاکستری ...ادامه مطلب
ما را در سایت باغچه ی خاکستری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : agrayroadsa بازدید : 51 تاريخ : دوشنبه 28 مرداد 1398 ساعت: 4:36

1:13:20 چشمانم را می بندم... شروع به تصور می کنم... ساحلی پاک از انسان... صدای موج های خروشان مدیترانه ای...  ابر های غول پیکری شبیه به پنبه که سر تا سر اسمان را پوشانده...  باد... انگار باید عجله کرد باغچه ی خاکستری ...ادامه مطلب
ما را در سایت باغچه ی خاکستری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : agrayroadsa بازدید : 40 تاريخ : پنجشنبه 27 دی 1397 ساعت: 5:12

آه مادر ... می بینی؟ خاطرات ، فرزندت را به صلابه کشیده است  هر چقد& باغچه ی خاکستری ...ادامه مطلب
ما را در سایت باغچه ی خاکستری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : agrayroadsa بازدید : 45 تاريخ : سه شنبه 1 خرداد 1397 ساعت: 22:25

راه را گم کردم و باز به خانه ی اول بازگشم  سال هاست که با کینه ای کهنه به دنبال مسیر خوشبختی می گردم چه بسیار اندوه ها پشت این نقاب من آرامیده است  حال که بازگشتم ... حال که جز شکست هیچ چیز دستم را نگرفت .... دیگر تلاش نمی کنم به استقبال سکوت می روم... و زندگی خاکستری ام را  بی نقاب تماشا می کنم .   نوشته شده در جمعه یکم بهمن ۱۳۹۵ساعت 3:47 توسط Mohammad| باغچه ی خاکستری ...ادامه مطلب
ما را در سایت باغچه ی خاکستری دنبال می کنید

برچسب : کمدی,الهی, نویسنده : agrayroadsa بازدید : 55 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 9:26

خواب ، چشم هایم گرفت از خستگی دیگر رهایی نیست انگار  راه این شب را گرفت پاهای من دیگر توانی نیست انگار در دل شب های خیس بی ترانه این تنفر این سیاهی هاست ، که می ماند انگار آخرِ این راه پر پیچ و خم من  خوابِ ترس و وحشت و سیگار است انگار امشبم مثل هزار و یک شب قبل  درد هایم را نوشتم من ولی فرق دارد انگار نوشته شده در پنجشنبه چهاردهم بهمن ۱۳۹۵ساعت 1:22 توسط Mohammad| باغچه ی خاکستری ...ادامه مطلب
ما را در سایت باغچه ی خاکستری دنبال می کنید

برچسب : هزار, نویسنده : agrayroadsa بازدید : 68 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 9:26

یادش به خیر قبل ها ، دلم هوای بچگی ام را می کرد دلم برای نیمکت و گچ و زنگ مدرسه تنگ می شد برای همبازی های دوران کودکی ، برف بازی ، رگبار های بهاری ، تابستان ، ...حداقل آن روزها عطر آن خاطره ها ، مرا در مسیر زندگی ام حفظ می کرداما حال که به خود می اندیشم در پیچ و خم انتهای افکار پر ابهاممخود را در گوشه ی خیابان همانند علف هرزی که در زیر پلی در جوب روییده پیدا میکنم نه هستم ...نه نیستم ...هر روز بیشتر از روزهای قبل فراموش می کنم ... فراموش می شوم...دیگر چیزی جز تاریکی دیدنی نیست  کاش تکرار شوم . نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم مرداد ۱۳۹۶ساعت 21:6 توسط Mohammad| باغچه ی خاکستری ...ادامه مطلب
ما را در سایت باغچه ی خاکستری دنبال می کنید

برچسب : پوچی,مطلق, نویسنده : agrayroadsa بازدید : 67 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 9:26

در این ســـوز... میان حجم انبوه فیلتر های بی جان  کنار این نوشته های نصفه و نیمه  گرمای آتش کبریت را هدیه انگشت هایم میکنم  چه کسی فراخی این اندوه های خاکستری را دید... این همه بی قراری را ... تنفر ازین همه پوچی که با هر بازدم به آتش میکشم نگاره ای از آرامشی دروغ... و نگاهی که بر دل آسمان بی ستاره ی این شب دوخته شده سکوت این شب های بیداری را دوست دارم .   باغچه ی خاکستری ...ادامه مطلب
ما را در سایت باغچه ی خاکستری دنبال می کنید

برچسب : سکوت,سکوت بره ها,سکوت میکنم,سکوتم از رضایت نیست,سکوت شب,سکوت بره ها 2,سکوت چت,سکوت شعر,سکوت در برابر ظلم,سکوت عشق, نویسنده : agrayroadsa بازدید : 55 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 19:40

اوضاع ازانچه که فکرش را میکردم پیچیده تر شده من مانده ام و من  بی هدف ... جوانی ام رو به پایان است  دیگر فرصتی نمانده حال وقت کوچ است  بند های پوتینم را سفت کرده ام با کوله باری کوچک ... راهی این جاده ی بی انتها می شوم ... تا قاصدک هایش را هدیه ی آسمان کنم شاید دوباره جایی برای نشستن بود... باغچه ی خاکستری ...ادامه مطلب
ما را در سایت باغچه ی خاکستری دنبال می کنید

برچسب : مسافران,مسافری از هند,مسافرت,مسافره,مسافرين,مسافر کوچولو,مسافر بين الكلمات,مسافران مهتاب,مسافرخانه تهران,مسافر, نویسنده : agrayroadsa بازدید : 59 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 19:40